رائول تاریخ تکرار نشدنی رئال مادرید
رائول گونزالس
رائول حالا به تاریخ فوتبال اسپانیا پیوسته است. گلزن نامدار لیگ قهرمانان، دارای همسری خوب و مهربان و حساب بانکی ای نجومی، پس چرا او تا این حد زندگی را دشوار میبیند؟
رائول گونزالس (Raul Gonzalez) از مشهورترین مردان قهرمان و ورزشکار در جهان است. او گلهای فراوانی در لیگ قهرمانان به ثمر رسانده و سه بار جام پر افتخار آن را بر بالای سر خود گرفته است. او در اسپانیا از شهرت فراوانی برخوردار است. زمانی که سر آلکس فرگوسن (Sir Alex Ferguson) او را بهترین بازیکن دنیا نامید، خیلی ها در مورد اهانتها و تهمت های عجیب و غریبی که به او نسبت داده میشد، سکوت اختیار کردند.
او خیلی جدی کار می کند و در سختی ها همواره می خندد. در رئال مادرید یک بازیکن ثابت و حیاتی است. او از 17 سالگی به یکباره در دنیای فوتبال شناخته شده و همگان بازی پا به توپ او را تحسین کردند.
فلورنتینو پرز هر سال یک ستاره بزرگ خریداری می کند اما کدام ستاره پس از این همه سال، جای رائول را در قلب هواداران رئال مادرید و اسپانیا گرفته است؟
هرچند زیاد در محافل خبری و ورزشی حاضر نمی شود و دوست ندارد زیاد مصاحبه کند و از حاشیه متنفر است، اما معتقد است: "احتیاجی به توجه سایرین ندارم. دوستان من مرا به خاطر خودم دوست دارند، نه به خاطر شهرت، ثروت و قیافه!!"
او خیلی ساکت است، بسیار مؤدب است، تانگوی او همان قدر زیباست که حرکات پا به توپش. اما برخلاف این همه روحیه مثبت همراه با خنده و شادی که از او شنیده بودم، وقتی وارد دفتر مجله 4-4-2 شد خیلی غمگین به نظر رسید. از او پرسیده شد که آیا مشکلی برایت پیش آمده؟ ولی او فقط سکوت کرد. و کمی خندید.
ستاره ای که با همه فرق دارد
او همانطور که توپ را کنترل می کند، زبانش را نیز کنترل می کند. بسیار منطقی و ساکت است. در زمین لاس روساس که رئال مادرید از فدراسیون فوتبال اسپانیا اجاره کرده است، همیشه آخرین نفری است که از زمین خارج می شود و در حالی که سایر بازیکنان با بی. ام. و. های خود به سرعت و با سر و صدا از میان جمعیت عبور می کنند، او صبر می کند تا هیجانها فروکش کند و سپس از درهای زرد پشتی زمین تمرین به آرامی و غرق در سکوت از آنجا خارج می شود.
رائول با همه فرق دارد. وقتی می خواهم از کارلوس بنویسم می روم به سراغ صحرای افریقا؟ یا نه...سر بدون موی او و یا داندانهای جالبش، درباره رونالدو از چیزهایی مثل هویج یا زانوی شکسته یا مردی که ماهی یک بار زنش را طلاق می دهد، درباره زیدان، خروسی که گاهی عصبی می شود، درباره بکهام، هواپیمای جتی که او را در عرض سه ثانیه به کره ماه می رساند تا به همه ثابت شود او ثروتمندترین است، اما راستش را بخواهید نمی دانم که باید درباره رائول چه بنویسیم!
او دوست ندارد فیلم بازی کند یا در برنامه های تبلیغاتی شرکت داشته باشد. وقتی از او می پرسم که دوست داری اوقات گرانبهایت را چگونه بگذرانی تا شاید سوژه ای به دستم بیاید او می گوید: "دوست دارم پهلوی گرانبهاترین موجود دنیا یعنی همسر زیبایم نشسته باشم و با او صحبت کنم. دیگر هیچ چیزی نمی خواهم"...خوب، با این همه احساسات که نمی شود حاشیه نویسی کرد! سعی می کنم با ترفند های ژورنالیستی او را تحت فشار قرار دهم تا شاید بشود مصاحبه را جنجالی کرد! اما سکوت او ربطی به مظلومیت او ندارد و خیلی هم روانشناسی می داند و اجازه نمی دهد کسی او را تحت فشار قرار دهد.
یک شلوار جین پوشیده است که رنگ آن تازه در اسپانیا و مخصوصاً مادرید مد روز شده است و نشان می دهد که رائول به مد هم خیلی اهمیت می دهد.
چیزی شبیه بیوگرافی
او در سال 1977 ماه ژوئن در شهر مادرید به دنیا آمده است. ستاره رئال از آتلتیکو مادرید شروع کرد و خسوس خیل تا زمانی که ریاست آن باشگاه را به عهده داشت، رائول را در تیم جوانان آتلتیکو تمرین میداد.
او به همراه خانواده اش در سن 15 سالگی مجبور شد به خاطر شغل پدرش به کاستیانا نقل مکان کند. شخصا" در این باره می گوید: "خیلی شانس آوردم. سفر به کاستیانا باعث شد از آتلتیکوی فاصله بگیرم و به رئال مادرید پناه بیاورم. جایی که خانه اول و آخرم شد و برای همیشه آرامش خود را یافتم."
خانواده رائول هنوز هم از هواداران رسمی و بزرگ آتلتیکو مادرید هستند و در بازیهای بزرگ مادرید، آنها با وجود بازی رائول در رئال، هواداران آتلتیکومادرید هستند.
رائول در اولین دیدار مادرید و آتلتیکو در خط حمله مادرید، پیروزی 4 بر 3 رئال را تجربه کرد. او در آن دیدار سه گل زد! و خب سران رئال مادرید را شگفت زده ساخت. رائول از 17 سالگی وارد رئال مادرید شد و اکنون فرزند رئال مادرید لقب گرفته است.
والدانو که اکنون مدیر فنی یا مدیر بخش ورزشی رئال مادرید است، درباره رائول می گوید: "با دیدن او و اشتیاقش برای بازی فوتبال به یاد جوانان مشتاق آرژانتینی می افتادم. او عالی کار می کرد و من در تمام بازی ها به او میدان می دادم تا روز به روز پیشرفت کند. آینده روشن و پر فروغ او را از همان سال ها در مقابل چشمانم به وضوح می دیدم".
والدانو ادامه داد: "من گاهی او را در ترکیب نمیگذاشتم و او بسیار عصبی و دلگیر می شد. بعدش نزد من می آمد و می گفت که اگر می خواهی پیروز شوی مرا وارد زمین کن. من هم می دانستم که راست می گوید چون به محض ورود به زمین حریف را آنچنان گیج می کرد که اگر خودش در عرض 60 دقیقه گل نمی زد، لااقل باعث گلزنی هم تیم هایش می شد اما برای اینکه نتواند به من دستور بدهد گاهی حرف او را علیرغم شکست تیم گوش نمی کردم. چون باید احترام به مربی را یاد می گرفت".
رائول در این باره می گوید: "این رفتار کودکانه ام را نمی توانستم عوض کنم. هر کسی ذات خود را دارد. در فوتبال نقش من گل زدن بود و والدانو هم این می دانست. بله قبول دارم من در نوجوانی گاهی خیلی عصبی می شدم و حتی یادم می آید که چند بار در عالم کودکی خود با والدانو جنگ لفظی هم داشتم".
رائول 17 ساله در آن زمان کسانی مثل لادروپ، ردوندو، ، هیه روی جوان! ... و خیلی از بزرگان را ملاقات کرد. او در لالیگا یک گلزن تمام عیار بود تا اینکه با زدن بیش از 200 گل به رائول بزرگ و ستاره تبدیل شد. رائول درباره ورود فلورنتینو پرز به باشگاه رئال مادرید گفت: "وقتی پرز وارد باشگاه شد، خیلی از چیزها عوض شد. مخصوصاً وضعیت اقتصادی باشگاه که به مراتب بهتر شد! به محض ورود او، رئال مادرید یک تور بزرگ آسیایی را برای نخستین بار تجربه کرد. ما در آن سفر پول زیادی به جیب زدیم و بازیکنان کم کم متوجه شدند که جدا از حقوقشان از راه های فراوانی می توانند ثروتمند شوند